10 تحقیق بزرگ بازار در همه زمان ها ناکام است

ساخت وبلاگ

ما در Trendsource تحقیقات بازار را می خوریم ، نفس می کشیم ، نفس می کشیم. بنابراین ، هنگامی که ما به دنبال باز کردن بعد از ساعت ها هستیم ، در اطراف می نشینیم و از برخی موارد بازاریابی و تحقیقات بازار واقعاً هیجان زده می شویم. چند هفته پیش ، شخصی ما را در مورد برخی از بزرگترین تحقیقات بازار (خوانده شده: فاجعه) در حافظه صحبت کرد و بعد از مدتی لگد زدن به آن ، فکر کردیم که آن را به یک وبلاگ تبدیل خواهیم کرد.

بنابراین ما را از طریق ده بزرگترین شکست تحقیقات بازار 100 سال گذشته دنبال کنید. و سپس با ما تماس بگیرید تا مطمئن شوید که همان اشتباهات را انجام نمی دهید.

Entrees Colgate Frozen

colgate

برخی از شما ممکن است خیلی جوان باشید که بخاطر بسپارید (خوب ، برخی از ما نیز) به دلیل عدم توصیه Colgate در شام های منجمد ، اما در سال 1982 تولید کننده خمیردندان به دنبال خارج از مرکز CPG و به بخش مواد غذایی یخ زده بود. شاید آنها فکر می کردند که مشتریان قبل از تمیز کردن سفید و مروارید خود با یک گلدان مخصوص نخود فرنگی از خمیردندان Colgate ، از یک شام مرغ و مرغ کلگیت لذت می برند؟نوعی سیستم بسته برای دستگاه گوارش؟صادقانه بگویم ، دانستن اینکه آنها چه فکر می کردند تا حدودی دشوار است.

صرف نظر از این ، گسترش غیر منطقی بود. مصرف کنندگان مدتهاست که کلگیت را با بهداشت دهان و دندان مرتبط می کردند و نمی توانند این ارتباط برند را به محصولات غذایی مانند شام های تلویزیونی گسترش دهند. و در حالی که دندانهای تمیز مطمئناً جذاب و مطلوب هستند ، خود خمیردندان خیلی اشتها آور نیست. این ، همانطور که اساتید بازاریابی از آن زمان تاکنون MBA های مشتاق را آموخته اند ، یک درس کلاسیک در گسترش برند است: از مشتریان بخواهید که درک خود را از برند شما تغییر دهند. شاید اگر Colgate نام کاملاً جدیدی را پیدا کرده بود (از طریق تحقیقات دقیق در بازار ، بدون شک) ، همه ما در حال حاضر برخی از مرغ ها و پیازهای آنها را می خواهیم.

مجله Playboy به یک برهنه تبدیل نمی شود

playboy

ما قول می دهیم که این به قلمرو NSFW منتقل نمی شود. اما کمی بیش از یک سال پیش در مارس 2016 ، مجله Playboy (شهرت که امیدوارم قبل از آن باشد) ، تصمیم گرفت که دیگر نباید برهنگی داشته باشد و اولین شماره غیر برهنه خود را منتشر کرد و حتی یک برنامه امن برای کار نیز منتشر کرد.

ایجاد چند تغییر ظریف برای به روز ماندن یک چیز است، اما Playboy کودک را با آب حمام بیرون انداخت و مشتریانی را که، اوم، ذائقه‌شان سخت نبود، بیگانه کرد. یک سال پس از تغییر، برند هویت خود را به کلی از دست داده بود. در حالی که آن‌ها این تغییر را برای افزایش اعتبار و اشتراک‌گذاری نشریات در انجمن‌های دیجیتال انجام داده بودند (تعداد کمی از مردم می‌خواهند پیوند پلی‌بوی را در فیس‌بوک به اشتراک بگذارند)، تحقیقات بازار آن‌ها نشان نداد که چه کسی پس از از دست دادن نام تجاری، اشتراک‌گذاری را انجام می‌دهد. حافظه پنهان و ترسیم کره چشم ناموفق بود.

درست یک سال پس از تغییر، رئیس جدید پلی بوی به این نتیجه رسید که آزمایش به پایان رسیده است و امپراطور بانی می تواند به پوشیدن هیچ لباسی بازگردد. در آینده، به گفته صندلی جدید، "این یک ایده بد بود، همه چیز."باید دید که آیا این نشریه باز می‌گردد یا خیر، اما حداقل یک نکته دیگر از آزمایش پلی‌بوی وجود دارد: دقیقاً برای یک سال، می‌توان ادعا کرد که آنها فقط Playboy را «برای مقاله‌ها» می‌خواندند، و بلافاصله به عنوان یک مقاله رد نمی‌شوند. دروغ گو.

استارباکس مازاگران

mazagran

برای هر فراپوچینوی تک شاخ، یک مازاگران وجود دارد.

در اواسط دهه 1990، استارباکس با پپسی شریک شد تا مزاگران، یک نوشابه بطری با طعم قهوه که در راهروهای مواد غذایی یافت می شود، بفروشد. این محصول یک شکست دیدنی بود - که در بهترین حالت طعم "جالب" توصیف می شد - و در عرض یک سال به دلیل کاهش فروش پس از کاهش کنجکاوی اولیه، از بین رفت.

اما شاید قبل از اینکه موفق شوند نیاز به شکست داشتند. چون موضوع این است که استارباکس این نیمه را به درستی دریافت کرده است. تحقیقات بازار آنها به درستی به آنها گفته بود که مشتریان یک نوشیدنی قهوه سرد، شیرین و بطری می خواهند که بتوانند به راحتی از فروشگاه های مواد غذایی خریداری کنند. آنها فقط می خواستند که شبیه میلک شیک باشد، نه نوشابه. اگرچه اثبات آن غیرممکن است، افسانه شهری استارباکس حتی نشان می دهد که ایده فراپوچینو از شکست مازاگران متولد شده است.

وای! چیپس

Wow

چه کسی چیپس سیب زمینی را که مانند نوروویروس در ما جابجا شده بود به خاطر نمی آورد؟

سرخ شده در Olestra ، یک روغن مشتق از ساکارز که توسط بدن جذب نمی شود ، WOW Frito-Lay! تراشه ها 1/3 کالری و هیچ یک از چربی های پسر عموی ترد سنتی خود را حمل نمی کردند. محصول اواخر دهه 1990 تحت عنوان Doritos ، Ruffles و مارک ها قرار گرفت و به دلیل شوق رژیم غذایی کم چربی دوران ، که در ابتدا مانند کیک های Lowfat فروخته می شود. با این حال ، در طی یک سال ، پس از آنکه FDA تراشه ها را مجبور به حمل یک برچسب هشدار دهنده کرد ، تقریباً 150 میلیون دلار کاهش یافته است و توصیه می کند که می تواند باعث شود ، فقط بگوییم پریشانی دستگاه گوارش است.

این یک شکست تحقیقات بازار در آزمایش محصول ، خالص و ساده بود. در حالی که بدون شک دورهای جامع تست های طعم و مزه انجام می شد ، به نظر می رسد که هیچ یک از این تست های طعم و مزه تاکنون از اندازه پیشنهادی استفاده نشده اند. می بینید ، Olestra در دوزهای کوچک خوب است و فقط در هنگام خوردن غذا (که به عنوان رفتار میان وعده معمولی ایالات متحده نیز شناخته می شود) فقط در معرض خطر قرار می گیرد. بنابراین ، با ارزیابی بیش از حد توانایی آمریکایی ها در خوردن فقط یک (اوه ، طنز!) فریتو-لای خود را به یک فاجعه انفجاری رساند.

کرفس

Celery Jell-O

به راحتی می توان به این یکی نگاه کرد و بگوید ، خوب ... زیرا فکر سالاد غذاهای دریایی که در کرفس ژله به حالت تعلیق درآمده است ، به همان اندازه اشتها آور است ... من چیزی ندارم ، فقط به نظر می رسد منزجر کننده است. اما به یاد داشته باشید ، این محصول روی پاشنه اواخر دهه 1950 و اوایل دهه 1960 می آمد - دوره ای از کاسرول ها ، تنگ و سالاد Ambrosia. و Lime Jell-O مدتهاست که در شوق سالاد معلق مورد استفاده قرار می گرفت ، بنابراین آنها فکر می کردند که با برخی از طعم های Jell-O خوش طعم به مشتریان کمک می کنند. آنها کمی دیر شده بودند ، با این حال ، به محض انتشار تاریخ انتشار سال 1965 در پاشنه روند سالاد معلق بود.

مشکل دیگر؟طعم خوبی نداشت ، سالاد را در کنار هم یا در غیر این صورت نگه داشت. آنها برای نقل یک نظریه پرداز هرج و مرج سینمایی ، چنان نگران این بودند که آیا می توانند چیزی بسازند که فراموش کرده اند از آنها بپرسند که آیا باید. مشتریان به استفاده از Lime Jell-O از برچسب خارج از برچسب برای دستور العمل های خوش طعم خود ادامه دادند و طعم سبزیجات به سرعت ناپدید شد.

سیب نیوتن

Newton

نمونه کلاسیک از زمان خود. Apple Newton یک دستگاه اولیه PDA بود که می توانست یادداشت کند ، مخاطبین را ذخیره می کند ، تقویم ها را مدیریت می کند ، نمابر می فرستد و حتی دست نوشته ها را به متن (در تئوری) ترجمه می کند.

معلوم شد که این نکته آخر بزرگترین مشکل بود. این شرکت با عجله کردن محصول به بازار قبل از اتو کردن دست نویس به متن ، خود را به تمسخر محبوب باز کرد. در دست کاریکاتوریست Doonesbury Gary Tradeau ، نیوتن به نمادی از یوپی عجیب و غریب و اضافی تبدیل شد-آنها صدها دلار برای خرید رایانه های دستی خرج می کردند تا وقتی یک قلم و کاغذ می توانند این کار را برای کسری از هزینه انجام دهند ، یادداشت های نادرست را انجام دهند. و بدون خطا

تحقیقات بازار به شما می گوید مصرف کنندگان علاقه مند به یک محصول بالقوه جدید فناوری هستند. اما فقط در صورتی که آن محصول به صورت تبلیغاتی کار کند. اگر نمی توانید انتظارات آنها را برآورده کنید ، محصول شما محکوم به شکست است ، مهم نیست که این انتظارات چقدر بالا باشد.

البته ، امروزه ، این فناوری به تحقیقات بازار توجه کرده است و کامپیوتر دستی دستی آنقدر معمول است که نمی توانیم دنیایی را تصور کنیم که مشتاقانه منتظر آیفون بعدی نیست. اما در دهه 90 پوند ، دقیقاً از زمان خود بود.

3DTV

این یک برند به ویژه نیست بلکه تولید کنندگان تلویزیون به طور کلی است. درست در حدود زمان آواتار در دومین میلیارد دلار خود ، تلویزیون سازندگان تصمیم گرفتند که آهن داغ باشد: آمریکایی ها برای تلویزیون های سه بعدی آماده بودند. تولید کنندگان منابع ناگفته را به واحدهای در حال توسعه که تا حد امکان غیرقانونی و غوطه ور بودند ، پمپ کردند.

چند مشکل تحقیق در بازار وجود داشت. اول ، همه تصور می کردند که تقاضا بر اساس موفقیت آواتار وجود دارد. اما در دست تقریباً هر کسی که به نام جیمز کامرون نامگذاری نشده است ، 3DTV چندان عالی نیست: به عینک نیاز دارد ، صفحه دوم را از بین می برد و به برخی از افراد سردرد و فشار گردن می دهد. بنابراین ، در حالی که در گروه های متمرکز در سراسر کشور شور و شوق موقت وجود داشت ، تولید کنندگان برای علائم اعتصاب طلا در تابه فلاش را اشتباه گرفتند.

مشکل دوم یک مسئله بزرگتر بود ، و رک و پوست کنده که هر محقق بازار ارزش نمک خود را می دید: حتی اگر 3DTV به کمال کار کند ، مردم چه محتوا را در این جعبه های جادویی تماشا می کنند؟از آنجا که شوق فیلم سه بعدی درگذشت (آیا ما واقعاً به Clash of the Titians 2 نیاز داشتیم تا در سه بعدی قرار بگیرند؟) و کانال هایی مانند ESPN فیدهای سه بعدی خود را قطع کردند ، جواب هیچ چیز نیست.

با قطع ال جی و سونی مدل های خود ، هیچ تولید کننده اصلی سازندگان تلویزیون در حال حاضر تلویزیون های سه بعدی ارائه می دهند و این یکی را به طور محکم به ستون ضرر منتقل می کنند.

نتفلیکس و Qwikster

Qwikster

این باید بدون گفتن باشد ، اما کارها را برای مشتری خود دشوارتر نکنید تا آنها را برای شما راحت تر کند. فقط از Qwikster ، Errr ، Netflix بپرسید.

Netflix به منظور تمرکز بر روی جریان ، به طور خلاصه به Netflix و Qwikster تقسیم شد و مشتریان را با DVD مشترک و حسابهای پخش برای ثبت نام در دو سرویس جداگانه ، به طور خلاصه تقسیم شد. این به معنای دو حساب متفاوت و دو لوایح مختلف بود که در آنجا یکی وجود داشته است. از دیدگاه نتفلیکس ، این مرتب تر ، سردرگمی از بین رفت و هر دو سرویس را بهتر کرد. آنها نتوانسته اند تجربه کاربر و احساسات مشتری را در نظر بگیرند.

در حالی که این شرکت مطمئناً در مورد مقصد صحیح بود - چه کسی فراتر از شخصی که به دنبال نسخه ای از آن یک فیلم بزرگ فرانسوی مستقل که ده سال پیش دیدند ، حتی DVD از نتفلیکس نیز دریافت می کند؟ - آنها مسیر اشتباهی را طی کردند. مشتریان احساس می کردند که احساس می کنند و گله می شوند و نتفلیکس به سرعت مسیر را معکوس می کند.

فورد ادسل

Edsel

در اواخر دهه 1950 ، قرار بود فورد Edsel یک تغییر دهنده بازی باشد ، ماشین جدید آمریکایی برای خانواده جدید آمریکایی. و این ، درست در آنجا ، بخش بزرگی از عدم موفقیت این امر - انتظارات بسیار زیاد بود. برای تمام وعده هایی که فورد در کمپین های بازاریابی قبل از اولین بازی انجام داد ، شما حدس می زنید که آن را به عنوان یک کشتی خشک کن و فضایی دو برابر می کند. و بعد ، پس از تمام این قول ، فقط یک ماشین بود. و یک عملکرد عالی یا مقرون به صرفه در آن نیست.

نکته این است که ، فورد تحقیقات بازار را انجام داد - از آن. اما آنها از آن در تلاش برای جذابیت برای همه به جای شناسایی و حمله به یک بخش خاص استفاده کردند. بنابراین ، Edsel در 18 مدل و گونه های مختلف آغاز به کار کرد و به عنوان "فورد هرمافرودیت" اما مصرف کنندگان گیج کننده لقب گرفت. آن را با یک مشبک جلوی تقریبا مسخره تقریباً به اندازه دیترویت ، یک موتور گوزن گاز حتی با استانداردهای معاصر و یک نام بد بد که به یک محصول مشهور می رسید ، ترکیب کنید ، بیلی جوئل آن را در یک ترانه قرار داد.

پپسی کریستال

Pepsi

هنگامی که کریستال پاک پپسی در اواسط دهه 1990 آغاز شد ، پاک و خالص کلمات کلیدی مانند امروز بودند. میلر زیما را آغاز کرده بود ، یک مشروبات الکلی شفاف نیز که به شکست نپرداخت ، عاج از شیری برای روشن شدن رها می کرد و حتی بنزین EBSCO به عنوان کریستال روشن مورد حمایت قرار می گرفت. بنابراین ، با نگاهی به تحقیقات بازار خود ، پپسی تصمیم گرفت با Crystal Clear Pepsi ، نوشابه شفاف و بدون کافئین که دقیقاً مانند پپسی مزه می کند ، وارد بازار روشن شود.

پپسی نوشتن را روی دیوار دید ، فقط آن را اشتباه خوانده است.

بله ، مشتریان به محصولات تمیز و واضح علاقه داشتند و هنوز هم امروز هستند. آنها فقط به کولا به عنوان یکی از آنها فکر نمی کردند. آنها می خواستند کولا قهوه ای و پر از کافئین خود را داشته باشند ، آنها می خواستند نوشابه های شفاف و شفاف خود مانند 7-up.

پپسی از تحقیقات بازار برای ایجاد یک بازار طاقچه استفاده کرده بود. البته ، نوستالژی می تواند حتی بوی ترین ایده ها را نیز تازه کند و پپسی امسال با ظرفیت محدودی نوشیدنی را با ظرفیت محدود مجدداً راه اندازی می کند

کک جدید

New Coke

از آنجا که هیچ نظرسنجی از خرابی محصول بدون حداقل یک نکته مهم از کلاهبرداری به کک جدید کامل نخواهد بود.

در مواجهه با فروش در حال کاهش و درک اینکه پپسی بهتر مزه می کند (آن تبلیغات تست طعم پپسی چالش کار کردند!) ، کک شروع به آزمایش یک فرمول جدید کرد و آن را در سال 1985 منتشر کرد. اگرچه گروه های متمرکز برای طعم جدید بسیار مطلوب بودن د-پپسی و فرمول کلاسیک - محصول یک فاجعه فروش و روابط عمومی بود.

کک چنان بر برتری عطر و طعم متمرکز شده بود که نتوانسته اند دلتنگی نامشهود و افراد آشنایی را که به عطر و طعم کلاسیک وصل شده اند ، در نظر بگیرند ، و نتوانستند راه هایی را که افکار مردمی می تواند برفی برفی داشته باشد و تست طعم ساده ای را به خود اختصاص دهد ، پاسخ نداد.

مصرف کنندگان این برند را تحریم کردند ، اعتراضات را آغاز کردند و حتی مواردی از انواع کلاسیک را نیز احتکار کردند. با تأیید این اشتباه ، آنها مارک را به آرامی از بین بردند ، اما قبل از پایین آمدن در تاریخ به عنوان بزرگترین محصول ناکام محصول در تمام دوران.

اما این همه یک شکست نبود. این اقدام در نهایت مردم را از پیوندهای عمیق خود با این برند که فراتر از عطر و طعم است ، یادآوری می کند ، و به طرز چشمگیری ثروت این برند را می چرخاند. این پرفروش ترین سودا در کره زمین است.

رامپر مرد؟

Romper

یک شرکت کننده نهایی ، اگرچه فقط تحت فشار قرار می گیرد.

برخی از اعضای تیم TrendSource اصرار دارند که Romper مرد یک عدم موفقیت محصول در ساخت است. آنها می گویند هیچ بازاری برای این مد وجود ندارد ، و کسانی که آن را می پوشند ، خود را در معرض تمسخر و بیگانگی قرار می دهند. آنها به تمام توان تحقیقاتی شرکت تحقیقات بازار ما احتیاج ندارند ، زیرا آنها قبلاً آن را برای یک واقعیت می شناسند.

اما ، طبق این وبلاگ نویس فروتن ، این افراد اشتباه می کنند.

رامپرهای مرد شایان ستایش هستند و همه ما به زودی آنها را می پوشیم. مخالفان مرتکب های رتروگراد هستند که به ایده های تاریخ خود از مد جنسیتی می چسبند. آنها فکر می کنند احمقانه به نظر می رسد. اما به آن مرد نگاه کنید و به من بگویید "احمقانه" همان چیزی است که به ذهن می رسد.

مدرسه ی فارکس...
ما را در سایت مدرسه ی فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ارسلان فرهادی بازدید : 42 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1402 ساعت: 21:43