نابرابری ثروت جهانی: ظهور چند میلیونر

ساخت وبلاگ

نابرابری ثروت جهانی: ظهور چند میلیونر

نابرابری ثروت شدید: 0. 001 ٪ برتر در مقابل سهم ثروت 50 ٪ پایین ، 1995-2021

"نابرابری های ثروت در صدر توزیع جهانی افزایش یافته است"

افزایش ثروت خصوصی همچنین در کشورها و در سطح جهان نابرابر بوده است. چند میلیاردر جهانی سهم نامتناسب از رشد جهانی ثروت را طی دهه های گذشته به دست آورده است: 1 ٪ برتر 38 ٪ از کل ثروت اضافی انباشته شده از اواسط دهه 1990 را به خود اختصاص داده است ، در حالی که 50 ٪ پایین فقط 2 ٪ از آن را ضبط می کند. این نابرابری ناشی از نابرابری زیادی در راتای رشد بین بالا و پایین توزیع ثروت است.

ثروت ثروتمندترین افراد روی زمین از سال 1995 6 تا 9 درصد در سال رشد کرده است ، در حالی که میانگین ثروت 3. 2 ٪ در سال رشد کرده است. از سال 1995 ، سهم ثروت جهانی که توسط میلیاردرها در اختیار داشته باشد از 1 ٪ به بیش از 3 ٪ افزایش یافته است. این افزایش در طول همه گیر Covid تشدید شده است. در حقیقت ، سال 2020 بیشترین افزایش سهم ثروت جهانی میلیاردرهای موجود در رکورد را نشان داد.

از دیدگاه تاریخی ، نابرابری ثروت در کشورهای غربی بین اوایل قرن بیستم و 1980 به طور قابل توجهی کاهش یافته است ، اما فقیرترین نیمی از جمعیت این کشور همیشه متعلق به بسیار اندک است ، یعنی بین 2-7 ٪ از کل. در سایر مناطق جهان ، سهم 50 ٪ پایین حتی پایین تر است. این نتایج نشان می دهد که در هر منطقه از جهان برای کاهش نابرابری های ثروت شدید ، باید کارهای زیادی انجام شود.

داده های ثروت جهانی مات است

علی رغم اعلامیه های اخیر در مورد پایان فرار مالیاتی و رازداری مالی ، سیستم مالی جهانی در قرن بیست و یکم کاملاً مات است. در عمل ، محققان ، روزنامه نگاران ، شهروندان و کارمندان دولتی هنوز هم در ردیابی درآمد و ثروت در سراسر جهان با مشکلات جدی روبرو هستند. بگذارید در ابتدا بگوییم که این وضعیت نتیجه انتخاب سیاست است و اجتناب ناپذیر نیست. در عصر دیجیتال ، نابرابری همه جانبه است ، اما اغلب از آمار عمومی مفقود می شود. به عنوان مثال ، این متناقض است که دولت های مالیاتی و عموم مردم در سراسر جهان اغلب در مورد میزان نابرابری ثروت از طریق مجلات Fortune می آموزند. در اصل ، مقامات مالیاتی باید اطلاعاتی در مورد چگونگی کرایه گروه های ثروت مختلف در اقتصادهای جهانی و ملی ، از بسیار فقیرترین تا ثروتمندترین 1 جمع آوری و منتشر کنند.

بدون چنین اطلاعاتی ، درک کامل تأثیرات سیاست های پولی ، بودجه و مالیاتی بر اقتصاد غیرممکن است و پاسخگویی دولت ها برای انتخاب های خود غیرممکن است. برخی از مجلات (فوربس ، بلومبرگ) و تعداد معدودی از موسسات مالی (به عنوان مثال ، اعتبار سوئیس) چندین سال است که تخمین ثروت میلیاردر را تولید می کنند. این مطالعات نشان می دهد که ثروت دارندگان ثروتمند در دهه های اخیر با سرعت بسیار بالایی در حال افزایش است - از نظر واقعی سریعتر از اندازه اقتصاد جهان - و ما با این نتیجه گیری کلی موافق هستیم. با این حال ، روشهای مورد استفاده این موسسات اغلب فاقد شفافیت هستند. به طور خاص ، آنها منابع داده خام یا روشهای دقیق خود را منتشر نمی کنند ، بنابراین بازسازی نتایج آماری آنها غیرممکن است. این فقط یک سوال فنی نیست ؛گزینه های روش شناختی می تواند تأثیر قابل توجهی در تغییرات اندازه گیری شده در نابرابری ثروت داشته باشد ، و شفافیت روش ها و منابع بسیار مهم است اگر بخواهیم در مورد حقایق نابرابری به توافق بهتری برسیم.

علاوه بر این ، در حالی که داده های میلیاردر مهم است ، برای درک کامل پویایی نابرابری ثروت در یک کشور معین و در سراسر جهان کافی نیست. درک پویایی ثروت در پایین توزیع (مثلاً فقیرترین نیمی از جمعیت) ، در بین طبقه متوسط و در بین غیر میلیاردرهای بسیار ثروتمند ، به همان اندازه مهم است. به ویژه ، ما بر اهمیت میلیونرها و چند میلیونر تأکید می کنیم ، یعنی افرادی که چند میلیون یا چند بار یا چند ده یا صدها میلیون دلار-اما نه میلیارد ها دلار-دارایی دارند ، و کسانی که ثروت بسیار بیشتری از میلیاردرها دارند ،همانطور که در زیر می بینیم

پروژه Wid. World با ارائه تخمین در مورد کل توزیع ثروت ، از فقیرترین گروه ها به ثروتمندترین ، به دنبال رسیدگی به این مسائل مربوط به دامنه و روش شناسی است. ما همچنین آنچه را که می دانیم و در مورد نابرابری ثروت نمی دانیم کاملاً روشن می کنیم و تمام فرضیات و روشهای خود را بصورت آنلاین منتشر می کنیم تا هرکسی که علاقه مند به مشارکت در این کار باشد ، بتواند این کار را انجام دهد. در سالهای اخیر ، ما با چندین موسسه آماری ، دولت های مالیاتی و سازمان های بین المللی همکاری کرده ایم تا درک مشترک خود را از نابرابری ثروت بهبود بخشیم. قبل از اینکه پویایی و محرک های غلظت ثروت را در سراسر جهان کاملاً درک کنیم ، کارهای زیادی باید انجام شود ، اما ما شروع به گرفتن تصویر خوبی از بسیاری از حقایق و روندهای مهم در مورد نابرابری ثروت جهانی می کنیم ، که در زیر ارائه می دهیم.

ثروت جهانی چقدر بزرگ است و کجا برگزار می شود؟

در فصل های 1 و 3 ، ما بینش هایی در مورد نابرابری ثروت جهانی ارائه دادیم. در این فصل ، ما بر توزیع ثروت جهانی خانوار ، یعنی نابرابری ثروت خصوصی در بین افراد تمرکز می کنیم. ما همچنین می بینیم که چگونه سطح نابرابری ثروت در چند دهه گذشته و اخیراً در طول همه گیر Covid-19 تغییر کرده است.

ارزش کل بازار ثروت خانوار که توسط افراد در سراسر جهان در اختیار دارد 377 تریلیون یورو (یا 535 تریلیون دلار) است ، ارزش تقریباً برابر با 4. 4 برابر درآمد جهانی (فاکتورسازی در ثروت بازیگران عمومی و بنیادهای خصوصی این ارزش را به 510 یورو افزایش می دهدتریلیون ، یعنی 5. 9 برابر درآمد جهانی ، به فصل 1 مراجعه کنید) 2. شکل 4. 1 میزان ثروت خانوار متعلق به 10 ٪ برتر جهانی صاحبان ثروت ، 40 ٪ میانه و 50 ٪ پایین را نشان می دهد. 10 ٪ برتر در مجموع 285 تریلیون یورو (76 ٪ از کل جهان) ، 40 ٪ میانی صاحب 85 تریلیون یورو (22 ٪ از کل) و 50 ٪ پایین صاحب 8 تریلیون یورو (2 ٪ از کل) 3 استبشرهمانطور که در فصل 1 مورد بحث قرار گرفت ، سطح غلظت ثروت بسیار شدید است: نیمی از جمعیت جهان تقریباً کاملاً از ثروت محروم هستند ، در حالی که 10 ٪ برتر تقریباً سه چهارم از آن را در اختیار دارد.

این آمار بر اساس سطوح ثروت بیان شده در برابری قدرت خرید (PPP)، به منظور منعکس کردن تفاوت در قدرت خرید در سراسر جهان است. برابری قدرت خرید قطعا تصویر دقیق تری از نابرابری جهانی از دیدگاه افرادی ارائه می دهد که در سراسر جهان سفر نمی کنند و اساساً درآمد خود را در کشورهای خود خرج می کنند. با این حال، نرخ های مبادله بازار (MER) شاید بهتر باشد در مورد نابرابری در دنیایی که افراد می توانند به راحتی درآمد خود را در جایی که می خواهند خرج کنند، بهتر باشد. در نرخ ارز بازار، 50 درصد پایین جمعیت تنها 1 درصد از ثروت جهانی را در اختیار دارند و 10 درصد برتر بیش از سه چهارم از ثروت جهانی را در اختیار دارند. در حالی که هنگام بررسی نابرابری درآمد جهانی، استفاده از PPP یک روش استاندارد است، اما در بحث نابرابری ثروت کمتر مورد استفاده قرار می گیرد. اما برای صحبت در مورد ثروت، بسته به سؤالی که پرسیده می شود، هر دو PPP و MER می توانند مرتبط باشند. هنگام تمرکز بر پایین توزیع صاحبان ثروت جهانی، استفاده از ارزش های PPP منطقی است: 3000 یورو (به نرخ مبادله ای بازار) در غنا مقداری پول غیر قابل چشم پوشی است، در حالی که 3000 یورو (به نرخ ارز بازار) در آلماننه خیلیاستفاده از PPP به ما کمک می کند تا این تفاوت ها را درک کنیم: 3000 یورو در غنا معادل کمی بیش از 9000 یورو در آلمان است، با توجه به تفاوت در هزینه کالاها و خدمات در دو کشور.

برای موارد مولتی میلیونرها و میلیاردرهای جهانی، PPP کمتر مناسب است و نرخ ارز بازار آموزنده تر است. افراد دارای یک میلیارد دلار، چه در غنا و چه در آلمان، معمولا بخش بزرگی از درآمد و ثروت خود را در سطح جهان صرف می کنند و نه فقط در کشور خود. بنابراین منطقی تر است که از نرخ های مبادله بازار برای مطالعه ثروت افراد بسیار ثروتمند و پیامدهای آن از نظر مالیات و توزیع مجدد استفاده کنیم. در این فصل، اعداد در PPP بیان می‌شوند، زیرا ما بر روی پایین و بالای توزیع ثروت جهانی تمرکز می‌کنیم. در فصل 7، جایی که به طور خاص بر روی مولتی میلیونرها و میلیاردرهای جهانی و مسائل مالیاتی تمرکز می کنیم، از نرخ ارز بازار استفاده می کنیم. پایگاه داده جهانی نابرابری به هر کسی اجازه می دهد تا سطوح نابرابری ثروت را در همه کشورها، هم در PPP و هم در MER بررسی کند.

برای بازگشت به شکل 4. 1 ، مستطیل ها از ترکیب جغرافیایی هر گروه ثروت جهانی خبر می دهند. مستطیل های رنگی سهم نسبی ثروت هر منطقه را در گروه های ثروت نشان می دهد. به عنوان مثال ، مستطیل آسیای شرقی در مورد میزان ثروت متعلق به آسیای شرقی نسبت به سایر مناطق به ما می گوید. به نظر می رسد که آسیایی های شرقی ، آمریکای شمالی و اروپایی ها بخش عمده ای از 10 ٪ برتر جهانی را تشکیل می دهند. به طور دقیق تر ، آسیای شرقی 36 ٪ از ثروت جهانی 10 ٪ برتر ، آمریکای شمالی و کسانی که از اقیانوسیه هستند حدود 21 ٪ از آن و اروپایی ها 22 ٪ دارند. اگر نابرابری ثروت وجود نداشت ، این سهام با سهم هر منطقه از جمعیت جهانی برابر خواهد بود: حدود یک سوم برای آسیای شرقی ، 15 ٪ برای اروپایی ها و 21 ٪ برای آمریکای شمالی.

افزایش ناهموار ثروت از دهه 1990

در این مرحله ، داده های ما به ما اجازه می دهد تا از سال 1995 تخمین های ثروت را تولید کنیم. همانطور که در بالا مورد بحث قرار گرفت ، داده های نابرابری ثروت از داده های نابرابری درآمد مات و کمرنگ تر هستند. بنابراین ، ما نمی توانیم برآورد نابرابری ثروت جهانی را که از سال 1980 یا قبل از آن شروع می شود ، تولید کنیم. ما در مورد تکامل ثروت از اوایل قرن بیستم (و حتی اواخر قرن 18) در برخی از کشورها شروع کرده ایم که در زیر نیز برای تکمیل تجزیه و تحلیل روندهای جهانی بحث می کنیم.

از سال 1995 ، ثروت جهانی در هر بزرگسال حدود 3. 2 ٪ در سال رشد کرده است ، اما گروه های جهانی از دارندگان ثروت همه با همان سرعت رشد نکرده اند. میانگین ثروت در بین 50 ٪ پایین 3. 7 ٪ رشد داشته است ، 40 ٪ میانی 3. 8 ٪ و 10 ٪ برتر 3. 0 ٪ رشد کرده است ، در حالی که رشد در بالای توزیع بسیار بیشتر بود (بیش از 5 ٪ برای 0. 01 ٪ برتر) (جدول4. 1). 50 ٪ پایین جهانی (که اساساً از طبقه پایین و متوسط کشورهای نوظهور تشکیل شده است) نرخ رشد نسبتاً بالایی را ثبت می کند ، اما سطح آن بسیار پایین است. این گروه فقط با PPP به طور متوسط در ابتدای دوره آغاز شد و با 2،908 یورو به پایان می رسد. ثروت 40 ٪ میانه با نرخ نسبتاً پایین رشد کرد ، همانطور که درآمد آن نیز انجام شده است (به فصل 2 مراجعه کنید): این مربوط به طبقات پایین و متوسط فشرده در کشورهای صنعتی است ، که تا حد زیادی از رشد اقتصادی در کشورهای خودشان قطع شده استچند دهه گذشته. در برخی از کشورها ، از جمله ایالات متحده ، فقیرترین 50 ٪ (از نظر ثروت) به سختی از بحران مالی 2008-9 در سال 2020 بهبود یافته بود ، هنگامی که شوک Covid به آن رسید (بیشتر در این مورد بعداً). ثروت 50 ٪ پایین ایالات متحده در واقع از دهه 1990 افزایش بسیار کندی را به ثبت رسانده است (همچنین به تصویر زیر نیز مراجعه کنید). نرخ رشد ثروت لاغر در پایین و وسط توزیع نیز در اکثر کشورهای صنعتی طی دو یا سه دهه گذشته مشاهده شده است.

در صدر توزیع جهانی ، 1 ٪ برتر جهانی 3. 2 ٪ رشد کرد. توجه داشته باشید که امروز 893،000 یورو PPP (3/1 میلیون دلار) طول می کشد تا بخشی از 1 ٪ برتر باشد. آنچه ما در توزیع بیشتر مشاهده می کنیم این الگوی کلی را تأیید می کند: هرچه افراد ثروتمندتر باشند ، افزایش ثروت آنها بیشتر می شود. در انتهای شدید توزیع ، ثروت جهانی 0. 01 ٪ برتر در سال 5 ٪ در طی 25 سال رشد داشته است ، 0. 001 ٪ برتر در 5. 9 ٪ و 0. 00001 ٪ برتر (یک نفر در 10 میلیون ، 520 بزرگسال در سال 2021)شاهد ثروت آنها به طور متوسط 8. 1 ٪ در سال رشد می کند. 0. 000001 ٪ برتر (یک نفر در 100 میلیون ، یعنی 52 میلیاردر برتر در سال 2021) باعث افزایش ثروت آنها 9. 3 ٪ در سال در طول دوره شد. راه دیگر برای ارائه این یافته ها نشان دادن متوسط رشد ثروت هر گروه در دوره 1995 و 2021 است. این در شکل 4. 2 نشان داده شده است.

رشد شدید در بالا

زمانی که نرخ رشد یک گروه از نرخ رشد متوسط بیشتر باشد، سهم این گروه از کل ثروت افزایش می‌یابد. این چیزی است که در میان ثروتمندترین گروه ها اتفاق افتاده است. شکل 4. 3a تکامل 0. 001% سهم ثروت جهان را بین سال‌های 1995 و 2021 نشان می‌دهد. این گروه حدود 51700 بزرگسال را در سال 2021 نشان می‌دهد و برای ورود به آن، باید 119 میلیون یورو ثروت PPP جمع آوری کنید. اگر این گروه 100 برابر متوسط ثروت روی زمین داشته باشند، سهم آنها از کل ثروت دقیقاً برابر با 0. 1 درصد خواهد بود. به نظر می رسد که سهم آنها کمی بیش از 6 درصد از ثروت جهانی است، به این معنی که ثروت آنها بیش از 6000 برابر بیشتر از میانگین است.

بیست و پنج سال پیش، ثروت آنها در مقایسه با میانگین بسیار بالا بود، اما نه به آن: 3000 برابر بیشتر از میانگین بود، و سهم آنها در کل ثروت 3٪ بود. این نشان دهنده افزایش قابل توجهی در نابرابری شدید ثروت در طول دوره است. برای در نظر گرفتن این موضوع، مجموع ثروت 50 درصد پایین جهان، گروهی که 50000 نفر جمعیت بیشتری نسبت به 0. 001 درصد بالا دارند، سه برابر کمتر است. 50 درصد پایینی رشدی را در طی چندین دهه تجربه کردند (به بالا مراجعه کنید)، اما این رشد بسیار کمتر از 0. 001 درصد بالا بود. شکل 4. 3b تکامل ثروت میلیاردرهای جهانی را از سال 1995 به عنوان سهمی از کل ثروت خانوار نشان می دهد.

سیر تحول نابرابری ثروت در کشورهای ثروتمند

از دهه 1980، کشورهای ثروتمند افزایش نابرابری ثروت را پس از یک دوره کاهش سکولار در سهام بالای ثروت تجربه کردند. سهام یک درصدی ثروت در اروپا و ایالات متحده در پایان قرن نوزدهم بسیار بالا بود، قبل از اینکه پس از شوک‌های نظامی، سیاسی و اقتصادی نیمه اول قرن بیستم به شدت سقوط کرد و امروز دوباره در حال افزایش است. اگرچه به طور کلی به اندازه اواخر قرن 19 نیست). ذکر این نکته ضروری است که یک سری از سیاست‌ها به کاهش بیشتر سهم یک درصدی ثروت کمک کردند و نابرابری ثروت را در طول رژیم‌های اقتصاد مختلط از دهه 1950 تا 1980 کنترل کردند: جنگ‌ها و بحران‌های اقتصادی همه کاهش ثروت را توضیح نمی‌دهند. نابرابری در قرن بیستم، سیاست های زمان صلح نیز نقش مهمی ایفا کردند.

مقررات‌زدایی، خصوصی‌سازی و مالیات‌های تدریجی پایین‌تر به افزایش سهم ثروت در کشورهای ثروتمند پس از چرخش سیاست اقتصادی در دهه 1980 کمک کرد که با انتخاب مارگارت تاچر در بریتانیا در سال 1979، رونالد ریگان در ایالات متحده در سال 1980 مشخص شد. سیاست هایی که پس از سال 1983 توسط رئیس جمهور فرانسه فرانسوا میتران اجرا شد.

آمیخته های سیاست های اقتصادی که از دهه 1980 در اروپا و ایالات متحده اجرا شد، به تمرکز ثروت کمک کرد و به اندازه کافی موفق شد که روند سکولار مشاهده شده از دهه 1910 در کشورهای ثروتمند را وارونه کند.

شکل 4. 4 تکامل 1% سهم ثروت در ایالات متحده و اروپای غربی را در طی یک قرن نشان می دهد. دو برداشت عمده از این نمودار وجود دارد. اول، نابرابری ثروت در ایالات متحده و اروپای غربی در اوایل قرن بیستم بسیار زیاد بود. 1 درصد صاحبان ثروت، 43 درصد از کل ثروت خصوصی در ایالات متحده و 55 درصد در اروپای غربی را در اختیار دارند. سطوح نابرابری در اوایل قرن بیستم مشابه سطوح مشاهده شده در قرن نوزدهم در این دو منطقه بود. این نشان می‌دهد که علی‌رغم توسعه دموکراسی‌های لیبرال در هر دو سوی اقیانوس اطلس، نابرابری ثروت همچنان بالا بود (به بحث ما در مورد نابرابری درآمد بلندمدت در فصل 2 مراجعه کنید). در واقع، در حالی که دسترسی به آموزش پیشرفت می‌کرد، اصلاحات کمی برای گسترش ثروت به گروه‌های با درآمد پایین و متوسط صورت نگرفت. توسعه حق رای نیز بسیار محدود بود. اول، نیمی از جمعیت - زنان - به طور کامل از رای محروم شدند. تنها در دهه 1920 تا 1940 بود که زنان در دموکراسی های بزرگ غربی حق رای به دست آوردند. دوم، حتی در میان مردان، حقوق رای در آغاز قرن بیستم در چندین کشور غربی نابرابر باقی ماند. به عنوان مثال، در سوئد، تا سال 1910، تنها 20 درصد از مردان صاحب ثروت می توانستند رای دهند، با نابرابری های قابل توجه در این گروه نیز. در ایالات متحده، تنها پس از قانون حقوق رای 1965 بود که آفریقایی-آمریکایی ها حق رای را در ایالت های جنوبی به دست آوردند. تداوم نابرابری های سیاسی بزرگ قدرت طبقات کارگر و متوسط را برای اجرای اصلاحات به شدت محدود کرد.

بحران مالی سال 1929 ، شوک های نظامی جنگ های جهانی اول و دوم و همچنین استقلال برای مستعمرات غربی ، به طور قابل توجهی بر مواضع ثروت ثروتمندترین تأثیر گذاشت. علاوه بر این ، توسعه مالیات بر میراث و مالیات بر درآمد بسیار مترقی و همچنین مجموعه ای از ملی سازی ها و سیاست های کنترل سرمایه در جهان غرب ، از دهه 1920 شروع می شود و پس از جنگ جهانی دوم ادامه می یابد ، نابرابری ثروت را بیشتر کاهش می دهد. تا سال 1970 ، سهام برتر ثروت در اروپا و ایالات متحده به کمتر از 25 ٪ کاهش یافته بود. این کاهش نابرابری ثروت باعث ظهور طبقه متوسط میهن (که ثروت آن عمدتاً از مسکن و پس انداز بازنشستگی تشکیل شده است) در هر دو طرف اقیانوس اطلس امکان پذیر است.

در سالهای اخیر ، با این حال ، 1 ٪ سهام برتر ثروت دوباره در اروپا و به ویژه ایالات متحده افزایش یافته است. در ایالات متحده ، بازگشت نابرابری ثروت برتر به ویژه چشمگیر بوده است ، با سهم 1 ٪ برتر در سال 2020 نزدیک به 35 ٪ ، به سطح سنی زرق و برق دار خود نزدیک شده است. در اروپا ، نابرابری ثروتمند نیز از سال 1980 رو به افزایش است ، هرچند که به طور قابل توجهی کمتر از ایالات متحده است. یکی از اصلی ترین تفاوت های این دو منطقه این است که اروپا تاکنون توانسته است طبقه متوسط نسبتاً قوی را حفظ کند ، در حالی که در ایالات متحده این گروه با انفجار بدهی فشرده شده است (به ویژه بدهی مسکن ، که باعث بحران مالی سال 2008 شد). سهم ثروت 40 ٪ در ایالات متحده از حدود 34 ٪ در سال 1980 به 28 ٪ امروز کاهش یافته است ، در حالی که در طی دوره فرانسه حدود 40 ٪ باقی مانده است. در نتیجه ، در حالی که اروپا در اواخر قرن نوزدهم و اوایل قرن بیستم به طور قابل توجهی نابرابر بود ، اما برعکس امروز صادق است. با این وجود ، غیرممکن است که بگوییم این وضعیت در دهه های آینده برگزار خواهد شد. نابرابری های قابل توجهی در نرخ رشد ثروت بین بالا و وسط توزیع در دهه های اخیر در اروپا مشاهده شده است که می تواند نابرابری ثروت را در آینده بزرگ کند.

نابرابری ثروت در کشورهای نوظهور

ما کمتر از پویایی بلند مدت نابرابری ثروت در کشورهای نوظهور می دانیم از آنچه در مورد افراد ثروتمند می دانیم: بیشتر سریال های ما برای بریکس (برزیل ، روسیه ، هند ، چین ، آفریقای جنوبی) از دهه 1990 شروع می شود (شکل 4. 5)بشربا این حال ، مشخص است که سه دهه گذشته نیز با افزایش نابرابری ثروت در جهان نوظهور مشخص شده است. در بعضی از کشورها (یعنی روسیه و چین و تا حدودی هند) این افزایش به ویژه قوی بوده است. این کشورها تا اوایل دهه 1980 یا 1990 ، هنگامی که اصلاحات آزادسازی و خصوصی سازی را پشت سر گذاشتند ، اقتصادهای سوسیالیستی یا بسیار تنظیم شده بودند. آنچه هنگام مقایسه این کشورها قابل توجه است این است که مسیرهایی که آنها دنبال کردند بسیار متفاوت بود. در روسیه ، افزایش سهم ثروت 1 ٪ برتر هم سریع و هم عالی بود. در کمتر از یک دهه ، سهم برتر ثروت 1 ٪ دو برابر شده بود تا به 40 ٪ برسد. در هند و چین ، سهم ثروت 1 ٪ برتر بسیار قابل توجهی افزایش یافته است ، اما امروزه به سختی بیش از 30 ٪ است. این نشان می دهد که مقررات زدایی و خصوصی سازی می تواند به روش های مختلفی معرفی شود. مسیری که روسیه به عنوان "شوک درمانی" شناخته می شود (که با فروش گسترده دارایی های عمومی مشخص می شود ، با هزینه کم توسط تعداد انگشت شماری از دارندگان ثروت خریداری شده است) ، یک مورد شدید برای آزادسازی است. در مقابل ، آزادسازی 6 در چین بسیار بیشتر در نظر گرفته شد ، و در حالی که بخش مسکن بیشتر خصوصی شد ، اما دولت کنترل شرکت های بزرگ دولتی را کنترل می کرد.

در برزیل و آفریقای جنوبی ، سهم برتر ثروت 1 ٪ در دهه 1990 شدید بود و امروزه هنوز هم شدید است. نابرابری ثروت در این کشورها کمی افزایش یافته است. این امر تداوم سیستمهای اقتصادی و اجتماعی بسیار سلسله مراتبی را که نتیجه مدرن جوامع استعماری یا آپارتاید است ، برجسته می کند. در حالی که حق رأی برای همه گسترش یافته است ، سیستم مالکیت دوگانه است. فرزندان صاحبان برده همچنان بیشتر ثروت را دارند.

به عنوان مثال ، در آفریقای جنوبی ، گروه 10 ٪ ثروتمند از 60 ٪ آفریقای جنوبی سفید تشکیل شده است که تنها 10 ٪ یا کمتر از کل جمعیت 7 را تشکیل می دهند. در برزیل ، ظهور جمهوری در سال 1985 ، پس از دو دهه دیکتاتوری نظامی ، امکان گسترش حق رای را فراهم کرد. حزب کارگران نقل و انتقالات بزرگ را به محروم ها انجام داده و از طریق برنامه هایی مانند Bolsa Familia در آموزش و مراقبت های بهداشتی سرمایه گذاری کرده است. با این حال ، این اصلاحات سیاست برای تغییر اساسی در ساختار مالکیت در کشور کافی نبود.

نابرابری ثروت جهانی چیست؟

همانطور که در فصل 2 بحث کردیم ، پویایی درآمد جهانی توسط نیروهای بین کشور و داخل کشور هدایت می شود. نابرابری ثروت شامل رانندگان بین المللی و داخل کشور نیز می شود. ظهور ثروت خصوصی در اقتصادهای بزرگ در حال ظهور سریعتر از کشورهای ثروتمند بوده است ، روند ناشی از رشد اقتصادی بالا و خصوصی سازی در مقیاس بزرگ در اقتصادهای انتقال. این امر باعث کاهش نابرابری ثروت جهانی بین جهان در حال ظهور و ثروتمندترین ملل می شود. با این حال ، این اثر با افزایش نابرابری ثروت در کشورها مقابله شد. افزایش نابرابری ثروت در کشورها ناشی از عوامل مختلفی است ، از جمله افزایش نابرابری درآمدی که با نابرابری نرخ پس انداز و نرخ بازده بین گروه های مختلف ثروت تقویت می شود. در سراسر جهان ، ما به طور معمول مشاهده می کنیم که ثروتمندان بیش از فقرا صرفه جویی می کنند ، و همچنین از نرخ بازده بالاتر سرمایه گذاری خود بهره مند می شوند. این همچنین به عنوان اثر گلوله برفی تجمع سرمایه شناخته می شود: هرچه امروز بیشتر باشد ، فردا بیشتر می تواند جمع شود. با این حال ، سیاست ها همچنین نقش تعیین کننده ای در تکامل نابرابری ثروت دارند. سیاست های عمومی مانند کنترل و تنظیم اجاره به کاهش نرخ بازده و محدود کردن تجمع سرمایه کمک می کند. سیاست های توزیع مجدد مانند مالیات ثروت و مالیات بر درآمد سرمایه ، تجمع سرمایه را محدود کرده و منابع عمومی تولید می کند که می تواند به گسترش ثروت به بدتر کمک کند.

این نیروها در آینده چگونه بازی خواهند کرد؟غیرممکن است که بگوییم کدام راننده در دهه های آینده حاکم بر پویایی ثروت خواهد بود. با این حال ، ما می دانیم که هیچ چیز اجتناب ناپذیر در مورد این واقعیت وجود ندارد که در صدر توزیع ثروت جهانی خیلی سریعتر از ثروت جهانی در طی سه یا چهار دهه گذشته افزایش یابد. در واقع ، نقل و انتقالات بزرگ از ثروت عمومی به خصوصی که در بسیاری از کشورها رخ داده است ، به این افزایش کمک کرده است. خصوصی سازی به طور نامتناسب از گروه های کوچکی از جمعیت سود می برد - به عنوان مثال ، الیگارشی روسی. این کمک می کند تا توضیح دهد که چرا سهام دارندگان ثروتمند خیلی سریع افزایش یافت. با این حال ، با داده های موجود در حال حاضر در اختیار ما ، دشوار است که تأثیر دقیق این عامل را تخمین بزنید. همچنین مواردی وجود دارد که خصوصی سازی بیشتر از طبقه متوسط (به عنوان مثال ، مسکن در انگلستان) بهره مند شده است. این که آیا این کانال احتمالاً برای آینده مهم است (به عنوان مثال در کشورهای نوظهور) یک مسئله مهم اما نامشخص دیگر است.

یکی دیگر از عوامل تعیین کننده در افزایش نابرابری ثروت در صدر ، مقررات زدایی مالی و نوآوری است که باعث افزایش نابرابری در نرخ بازده در اندازه های مختلف اوراق بهادار مالی می شود. برخی از قانع کننده ترین شواهد برای این اثر ناشی از نرخ بازده بازده در موقوفات دانشگاه (مانند دانشگاه های Ivy League در ایالات متحده) است که از دهه 1980 از 4-5 ٪ در سال برای کوچکترین موقوفات متغیر استبه اندازه 7-9 ٪ در سال برای بزرگترین آنها (پس از کسر تورم و هزینه های مدیریت). مزیت اندازه در نرخ بازده برای ده ها سال ادامه داشته و هیچ نشانه ای از ناپدید شدن را نشان نمی دهد. این قابل قبول است که فکر کنیم نرخ بازده برای افراد نیز در بین ثروتمندان نیز در حال رشد است. میلیاردرها غالباً از استراتژی های بسیار پیشرفته مدیریت ثروت استفاده می کنند که شبیه به موقوفات بزرگ موسسات غیرانتفاعی است.

یک چیز مسلم است: اگر نرخ نابرابری مشاهده شده بین گروه های ثروت در طی چند دهه گذشته به آینده ادامه یابد ، پس نابرابری ثروت جهانی همچنان افزایش می یابد و در نهایت به سطح عظیمی می رسد. شکل 4. 6 تکامل سهام ثروتمند 0. 1 ٪ و 40 ٪ ثروت را نشان می دهد ، با فرض اینکه هر گروه طی دهه های آینده با همان سرعتی که از سال 1995 انجام داده است رشد می کند. تحت این سناریوی فرضی ، تا سال 2070 ، 0. 1 ٪ برتر جهانیبیش از یک چهارم از ثروت جهانی را به خود اختصاص می دهد. در پایان قرن ، بیش از 40 ٪ میانی جهانی (30 ٪) در اختیار خواهد بود. بدون تغییر در سیاست های اساسی اقتصادی یا شوک (فاجعه زیست محیطی ، جنگ ، بحران های اقتصادی) ، آینده برای چند میلیاردرهای جهانی روشن است.

کادر 4. 1 چه کسی صاحب چه چیزی است؟شکستن مالکیت دارایی توسط گروه ثروت

اوراق بهادار دارایی (یعنی انواع مختلف ثروت در اختیار افراد) در توزیع ثروت بسیار متفاوت است: ثروتمندان و فقیر دارای ثروت بسیار متفاوتی هستند ، اما آنها همچنین انواع ثروت بسیار متفاوتی دارند. در حالی که بسته به مؤسسات ، سیاست ها و سطح توسعه اقتصادی می تواند تغییرات قابل توجهی در کشورها وجود داشته باشد ، اما در مالکیت دارایی نیز شباهت های نسبتاً قوی وجود دارد.

شکل اصلی ثروت متعلق به افراد بسیار فقیر (هنگامی که آنها دارای ثروت خالص مثبت هستند) واریز پول نقد یا بانکی است. افراد در پایین توزیع ثروت ممکن است خانه ها و زمین ها را داشته باشند ، اما ارزش بازار این دارایی ها به طور معمول بسیار اندک است. طبقات متوسط به طور معمول دارای سپرده های بانکی و همچنین املاک و مستغلات هستند که بخش عمده ای از دارایی های آنها را نشان می دهد. آنها همچنین دارای سهام و اوراق قرضه هستند ، که اغلب به صورت پس انداز بازنشستگی هستند ، اما اینها سهم نسبتاً کمی از ثروت خود را نشان می دهند. در دهک های برتر کشورهای ثروتمند ، افراد دارای سهم غیر قابل قبول از دارایی های تجاری (5-10 ٪) ، دارایی های مسکن (30-40 ٪) و دارایی های مالی (40-60 ٪) هستند. افراد ثروتمندتر ، سهم دارایی های مالی در ثروت خود بیشتر می شوند. در گروه های برتر ، اینها می توانند 90-95 ٪ از کل ثروت در کشورهایی مانند فرانسه یا ایالات متحده را نشان دهند. این بدان معنا نیست که ثروتمندان دارای املاک و مستغلات نیستند ، بلکه به معنای این است که آنها دارای مقادیر بسیار قابل توجهی از دارایی های مالی هستند.

کادر 4. 2 چگونه نابرابری ثروت را اندازه گیری می کنیم؟

اندازه گیری نابرابری ثروت با توجه به کدورت سیستم مالی جهانی ، یک شرکت چالش برانگیز است. به منظور اندازه گیری صحیح نابرابری ثروت ، محققان ، رسانه ها و عموم مردم باید به اطلاعات عمومی در مورد تعداد افراد در براکت های مختلف ثروت دسترسی داشته باشند (به فصل 7 مراجعه کنید). بدون چنین اطلاعاتی ، محققان نابرابری برای ردیابی ثروت باید از اطلاعات ناقص استفاده کنند. این شامل نظرسنجی های خانگی ، سوابق اداری ، حساب های ملی و لیست های غنی است. نظرسنجی های خانگی (مانند بررسی مالی خانواده و مصرف در اروپا و بررسی تأمین مالی مصرف کننده در ایالات متحده) قطعات اساسی این معما را ارائه می دهد. با این حال ، برای بررسی ها دشوار است که بتوانند چاه توزیع برتر را بدست آورند (بررسی ایالات متحده از منابع مالی مصرف کننده از داده های مالیات بر درآمد برای یافتن نمونه ثروت بالا خود استفاده می کند و پیشرفته ترین تلاش برای تصرف بسیار غنی از نظرسنجی ها است). حساب های ملی ارزش ثروت کلی را در یک اقتصاد فراهم می کند و از این رو به ما کمک می کند تا عدم تطابق بین آنچه در نظرسنجی ها و واقعیت گزارش شده است را درک کنیم. برای درک بهتر چگونگی توزیع ثروت در بین جمعیت ، استفاده از داده های اداری ، که به طور معمول از بخش های مالیاتی بدست می آید ، ضروری است ، که می تواند تصویری دقیق تر از سطح ثروت در بین گروه های برتر ارائه دهد. نابرابری ثروت را می توان از داده های مالیات بر املاک (به اصطلاح روش ضرب املاک) تخمین زد. همچنین می توان با استفاده از داده های مالیات بر درآمد فردی تخمین زد که از آن می توانیم سهام ثروت را از جریان درآمد سرمایه (روش سرمایه گذاری) استنباط کنیم. هدف از پروژه های Wid. World بسیج کلیه منابع موجود در مورد نابرابری ثروت و ترکیب آنها به صورت منظم و شفاف است ، به گونه ای که هر کسی بتواند مراحل مختلف روش را بازتولید کند و در درک بهتر نابرابری ثروت با بیشتر کمک کندداده های خام اخیر یا فرضیات جایگزین.

در مورد برآورد نابرابری ثروت ، پوشش ما برای آمریکای شمالی ، کشورهای اروپایی و بریکس (برزیل ، روسیه ، هند ، چین ، آفریقای جنوبی) نسبتاً خوب است اما پوشش ما برای کشورهای کم درآمد همچنان ضعیف است. برای کشورهای کم درآمد که داده های نابرابری ثروت ندارند ، ما میزان نابرابری ثروت را از سطح ثروت کل و نابرابری درآمد 9 تخمین می زنیم. ما در مورد موضوعات مرتبط با اندازه گیری ثروت کل در سراسر جهان در فصل 3 بحث می کنیم. ما یک نظم قوی بین سطح نابرابری درآمدی و سطح نابرابری ثروت در کشورهایی که هر دو بعد را مشاهده می کنیم ، مشاهده می کنیم (شکل FB4. 1). این رابطه سپس برای استنباط سطح نابرابری ثروت در کشورهایی که به هیچ وجه داده نابرابری ثروت ندارند ، استفاده می شود. تخمین برای این کشورها باید به عنوان مقدماتی تلقی شود ، اما آنها در حال حاضر سطح قابل قبول نابرابری ثروت را ارائه می دهند. کیفیت تخمین ها برای هر کشور و همچنین مجموعه کاملی از منابع مورد استفاده و اسناد روش شناختی بصورت آنلاین در Wid. world در دسترس است.

برآورد نابرابری ثروت تولید شده توسط ترکیب سیستماتیک نظرسنجی ها ، داده های اداری و حساب های ملی قرار نیست دقیقاً تعداد میلیاردرهای مشاهده شده کشور را توسط کشور در لیست های غنی مانند موارد منتشر شده توسط Forbes و Bloomberg تولید کند. در واقع ، هدف ما فراهم آوردن سطح ثروت برای کل توزیع ، از پایین به بالا ، و انجام این کار ، بهترین راه شروع با بررسی و داده های اداری است ، نه با لیست های غنی ، که فقط بخش کوچکی از توزیع را در بر می گیردبشرهمچنین لازم به ذکر است که روشهای فوربس و بلومبرگ کامل نیستند: آنها می توانند افراد با ارزش خالص بالا را در برخی کشورها از دست بدهند و بیش از حد یا تحت ارزیابی ثروت واقعی خود را در دیگران ارزیابی کنند. با این حال ، ما همچنین باید بدانیم که نظرسنجی ها و داده های اداری ، حتی به درستی ترکیب شده ، به خصوص در بالای بالای بالای آن نیز کامل نیستند. بنابراین ما همچنین کشور داده های Forbes را به کشور بسیج می کنیم تا سری هایی را که به آنها نزدیکتر است ، ارائه دهیم. به طور دقیق تر ، سطح برتر ثروت مشاهده شده در Wid. سریال های جهانی اصلاح شده است تا اطمینان حاصل شود که ثروت میلیاردر گزارش شده برای یک کشور حداقل به همان اندازه است که در لیست های غنی 10 گزارش شده است.

1 این فصل براساس داده های Blanchet ، T. ، L. Bauluz ، A. Sodano C. Toledano است.(2021)."تخمین جمع آوری ثروت جهانی در Wid. World: روش شناسی."مقاله کار Wid. World 2021/22 ؛و از Félix Bajard ، Lucas Chancel ، Rowaida Moshrif ، Thomas Piketty ، «نابرابری ثروت جهانی در Wid. World: تخمین ها و نقض» ، Note Technical Wid. World ، 2021/16. 2 2021 مقادیر براساس تخمین ها است. 3 به فصل 1 گزارش ، شکل 1. 1 مراجعه کنید. اعداد ممکن است به دلیل دور زدن 4 به SEE Alvaredo ، F. ، L. Chancel ، T. Piketty ، E. Saez ، G. Zucman اضافه نشود. 2018. گزارش نابرابری جهانی 2018 ، انتشارات دانشگاه هاروارد. همچنین به Piketty T. 2020 مراجعه کنید. سرمایه و ایدئولوژی ، کمبریج: انتشارات دانشگاه هاروارد. 5 به Roine J. و D. Waldenstrom (2014) مراجعه کنید ، روندهای بلند مدت در توزیع درآمد و ثروت. مقاله کار IZA ؛Piketty T. 2014. سرمایه در قرن بیست و یکم. کمبریج: انتشارات دانشگاه هاروارد ؛Alvaredo و همکاران. گزارش نابرابری جهانی 2018. 6 به Alvaredo و همکاران مراجعه کنید. گزارش نابرابری جهانی 2018 ، بخش 4. 7 به Chatterjee ، A. ، L. Czajka ، L. و A. Gethin 2020 مراجعه کنید. "تخمین توزیع ثروت خانگی در آفریقای جنوبی" (شماره 2020/45). مقاله کاری گسترده تر. در آفریقای جنوبی ، نابرابری های نژادی شدید با نابرابری های شدید در گروه های قومی همزیستی است. به عنوان مثال ، شاخص جینی برای ثروت در بین سفید پوستان برابر با 0. 74 است ، در مقایسه با 0. 98 در بین سیاه پوستان طبق بررسی ملی پویایی درآمد. 8 Alvaredo و همکاران. گزارش نابرابری جهانی. 9 به بلانشت و همکاران مراجعه کنید."برآورد مصالح ثروت جهانی". 10 به Félix Bajard ، Lucas Chancel ، Rowaida Moshrif ، Thomas Piketty ، «نابرابری ثروت جهانی در Wid. World: تخمین ها و نقض» ، Wid. World Note ، 2021/16 مراجعه کنید.

مدرسه ی فارکس...
ما را در سایت مدرسه ی فارکس دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : ارسلان فرهادی بازدید : 49 تاريخ : چهارشنبه 10 خرداد 1402 ساعت: 21:48